در دهههای اخیر نگرش مدیران برای اداره سازمانهای خود با محورهایی همچون توجه به نتايج بلندمدت بهجای کوتاهمدت، تمرکز بر نگرش و اقدامات استراتژيک بهجای نگرش عملياتی و محدود، توجه بيشتر به رضايت مشتريان و توجه بيشتر به مديريت جامع بهرهوری تا صرفاً تأکيد بر بهبود کيفيت تغییر یافته است. مدیریت جامع بهرهوری در بردارنده استفاده بهينه، مؤثر و کارآمد از منابع، تقليل ضايعات، کاهش قيمت تمامشده، بهبود کيفيت، ارتقاء رضايت مشتريان، دلپذيری از محيط کار و افزايش انگيزه و علاقه کارکنان به کار است. اگرچه نگرش افزايش کارایی کارکنان، بهبود روشها و تعيين زمان استاندارد به دوره نهضت مديريت علمی ایجادشده توسط تيلور و گيلبرث در اوايل سالهای 1900 برمیگردد.
شرکت فولادین ذوب آمل بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان محصولات فولادی در ایران شامل قطعات خودرو، در راستای بهبود بهرهوری خود اقدام به تعریف یک طرح مطالعاتی جامع نموده است که با مطالعات کارسنجی و زمانسنجی و همچنین شبیهسازی مربوط به یک دسته از محصولات پر تیراژ خود نموده است. در این طرح، فرآیند تولید در خطوط تولید مورد مطالعه قرار گرفت و با شناسایی عناصر کاری مربوط به قسمتهای تحت بررسی، دادههای لازم برای تجزیهوتحلیل فراهم شد. در ادامه با استفاده از روش زمانسنجی stopwatch، مشاهدات و محاسبات مرتبط با زمانسنجي اجزاي مختلف ايستگاههاي كاري براي هر يك از محصولات مد نظر، و نحوه دستيابي به آنها اجرا شد و با استفاده از ابزار شبیهسازی، وضعیت موجود فرایندهای کاری بر اساس پیشنهادات بهبود بهدستآمده از مراحل قبلی مورد تحلیل واقع شد و تحلیلهای عددی شاخصهای کلیدی عملکرد ارائه گردید. درنهایت نیز، به ارائه راهکارهایی برای بهبود بهرهوری در خط تولید صورت پذیرفت.
بدون دیدگاه